يا علي مدد

به وبلاگ من خوش امديد
با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ يا علي مدد خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

ح

شاهد همگام با پيامبر(ص) (افمن كان على بينه من ربه و يتلوه شاهد منه(8)) اين آيه در حقانيت و صداقت پيامبر اكرم(ص) است. و ((بينه)) و دليل روشن صدق او قرآن است و شاهد صدق نبوتش, حضرت على(ع) است كه پيش از او در تورات نشانه هايش آمده است. مضمون آيه چنين است: آيا كسى كه (پيامبر(ص)) دليل روشنى از پروردگار خويش (قرآن) در اختيار دارد و در پى آن شاهد و گوا از سوى خدا آمده و قبل از آن كتاب موسى (تورات) به عنوان پيشوا و رحمت و بيانگر عظمت او آمده است. امير مومنان از شإن ملكوتى خويش در آغاز رسالت خبر مى دهد- كه مى تواند توضيحى بر آيه شريفه باشد: (ولقد كنت إتبعه اتباع الفصيل اثر امه...(9)) من همواره پيامبر را دنبال مى كردم, همچون در پى آمدن بچه شتر از شير گرفته, در پى مادرش. هر روز براى من از اخلاق خود نشانه اى برپا مى داشت و مرا به پيروى آن مى گماشت... من نور وحى و رسالت را مى ديدم و نسيم نبوت را استشمام مى كردم, و به خدا سوگند هنگام نزول وحى, من نعره شيطان راشنيدم, پرسيدم يا رسول الله! اين نعره چيست؟ پس پاسخ فرمود: اين شيطان است كه - با بعثت و نزول وحى - از اين كه معبود مردم باشد مإيوس گشته, يا على تو مى شنوى آنچه را من مى شنوم و مى بينى آنچه را من مى بينم. جز آن كه تو پيامبر نيستى و ليكن تو وزيرى و بر راه خير مى روى...(10). نور وحى, امرى محسوس نيست كه به رويت در آيد, بلكه چشم ملكوتى مى طلبد تا آن را ببيند و شنيدن نعره شيطان نيز گوشى برزخى مى خواهد, اين ويژگى هاى ملكوتى براى آن حضرت در دهه اول عمر رخ داده است.
[ یک شنبه 6 بهمن 1392برچسب:, ] [ 20:14 ] [ محمد علي خدابنده لو ]
[ ]

امام علی

 

امام علی(ع) زودتر از تمام مردم عصر خود به خدا و رسولش(ص) ایمان آورد و نماز گزارد. بار خدایا من نخستین کسی هستم که به حق رسیده و آن را شنیده و پذیرفته است و هیچ کس بر من در امر نماز سبقت نگرفت، مگر رسول خدا(ص)، و نیز فرموده‌اند: «من هفت سال پیش از آن که کسی با پیامبر نماز بخواند، با او نمازگزاردم.» (۱) در نماز علی(ع) سخن‌ها رفته و کلام‌ها گفته و کتاب‌ها نوشته شده است؛ «نمازی که در آن، چنان غرق در مناجات و خضوع و بندگی می‌شد که گوشش نمی‌شنید، چشمش نمی‌دید و زمین و آسمان و مافیها از خاطرش محو می‌شد! نمازی که در آن از خوف خدا بر خود می‌لرزید و رنگ از رخسار مبارکش می‌پرید. اصولاً معنای نماز را باید در نماز علی (ع) جست و معنای خوف را باید از چهره رنگ پریده او دریافت و خدا را باید از چشم او دید. نقل است که پس از شهادت امیرمومنان، حضرت علی(ع) ، یکی از اصحاب آن حضرت به نام «ضرار» با معاویه روبرو شد. معاویه گفت: «می‌خواهم علی(ع) را برایم توصیف کنی!» ضرار که حالتی غمبار بر وجودش مستولی شده بود لب به سخن گشود: «شبی علی(ع) را در محراب عبادتش دیدم که از خوف خدا چون مارگزیدگان به خود می‌پیچید و به سان غمزدگان می‌گریست و می‌گفت:«آه! آه! از آتش دوزخ…»، و کلام ضرار که بدین جا رسید، معاویه گریان شد!(۲ علی(ع) که اولین نمازگزار پس از پیامبر(ص) است و رکعت به رکعت نمازش و تکبیر به تکبیرش دیدنی و شنیدنی است، آخرین نمازش نیز شنیدنی است، هر چند که قلم از توصیف عاجز باشد و بیان از تعریف، وامانده: آن شب – شب نوزدهم ماه رمضان – مکرر از اتاق بیرون می‌آمد و به آسمان می‌نگریست؛ باز می‌گشت و با خود می‌گفت: «به خدا قسم این همان شبی است که مرا وعده شهادت در آن داده‌اند.» پس موعد عزیمت که رسید، آهنگ رفتن کرد. ام کلثوم (س) که میزبان حضرتش بود و از این رفتار پدر، مضطرب و نگران، مانع از رفتن علی (ع) شد و از ایشان درخواست کرد تا شخص دیگری را به جای خود برای اقامه نماز به مسجد بفرستد، اما آن حضرت امتناع کرد و فرمود: «از قضای الهی نمی‌توان گریخت.» پس گام در رکاب قضای الهی نهاد و به راه افتاد. در بین راه چند مرغابی به حضرت نزدیک و گویی مانع از رفتن ایشان شدند، اما شهادت علی(ع) ، گویی بی بازگشت‌ترین قضای الهی در آن لیلة‌القدر خدایی بود. این رفتن دیگر بازگشتی نداشت و علی(ع) دیگر طاقت ماندن! چون خواست از در خانه خارج شود، قلاب در، چنگ در کمربند او انداخت و این آخرین حربه زمینیان برای بازداشتن علی (ع) از رفتن بود. علی (ع) از در که گذشت، زمینیان دیگر از او دست شستند. و علی (ع) کسی نبود که از شهادت بگذرد که سالیان سال است به انتظار چنین شبی نشسته… کوچه‌ها را یکی پس از دیگری جا می‌گذاشت تا این که به مسجد رسید. ابتدا چند رکعت نماز گزارد و چون فجر دمید، بر بام مسجد رفت و آخرین اذان خود را در آن شهر پر از حیله و نیرنگ، ارزانی زمینیان نمود و این آخرین اذانی بود که علی (ع) بر ماذنه مسجد کوفه فریاد زد! … و علی (ع) برای اقامه نماز به داخل مسجد آمد … خفتگان را بیدار کرد؛ آن ملعون، ابن ملجم، بیدار بود ولی به روی شکم دراز کشیده و خود را به خواب زده بود و شمشیری در زیر جامه‌اش پنهان داشت، حضرت به او فرمود: «برخیز که وقت نماز است و این چنین (به روی شکم) نخواب که خواب شیطان است؛ بر دست راست بخواب که خواب مومنان است و یا به طرف چپ بخواب که خواب حکیمان است و یا به پشت بخواب که خواب پیامبران (ع) است… قصدی در خاطر داری که نزدیک است آسمان‌ها از سنگینی آن فرو ریزند و اگر بخواهم می‌توانم خبر دهم که در زیر جامه‌ات چه پنهان کرده‌ای… .» پس به جانب محراب رفت؛ در محراب ایستاد و به نماز مشغول شد. ابن ملجم مضطرب و نگران بود … علی (ع) به آرامی تکبیر گفت و به رکوع رفت… ابن ملجم که در کنار ستونی به کمین ایستاده بود، چون بید به خود می‌لرزید … علی (ع) سر از رکوع برداشت و به سجده رفت … قلب کثیف ابن ملجم به شدت می‌تپید … علی (ع) سر از سجده برداشت … ابن ملجم دوید … شمشیرش را بالا برد تا فرود آورد، ولی شمشیرش به سقف محراب گیر کرد. باز قصد فرود آوردن شمشیر را نمود، شمشیر را فرود آورد و فرق علی (ع) تا سجده‌گاه شکافته شد و فریاد علی علیه السلام، فریاد در گلو مانده علی (علیه السلام) برخاست: «بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله، فزت و رب الکعبه.» و جبرییل، عزادار و مویه کنان در میان زمین و آسمان بانگ برداشت: سوگند به خدا پایه‌های هدایت ویران شد و نشانه‌های تقوا از بین رفت و ریسمان محکم از هم گسست. پسر عموی پیامبر کشته شد، جانشین برگزیده کشته شد، علی مرتضی توسط نگون بخت‌ترین انسان‌ها کشته شد.

[ یک شنبه 6 بهمن 1392برچسب:, ] [ 14:4 ] [ محمد علي خدابنده لو ]
[ ]

ع

[ یک شنبه 6 بهمن 1392برچسب:, ] [ 1:42 ] [ محمد علي خدابنده لو ]
[ ]

p

س 6 - چه دليلى بر مشروعيت زيارت قبور داريم؟



&rlm&rlm ج - در پاسخ اين پرسش ، از كتاب و سنّت مى&rlmتوان بهره جست و فعل صحابه نيز بر آن بوده:



&rlm الف - قرآن كريم :{ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ...}. نساء : 64.



&rlm «اگر به خود ستم كردند ، سراغ تو مى&rlmآيند و استغفار مى&rlmكنند و تو اى محمد ، براى آنان طلب مغفرت كنى...».



&rlm اين آيه به زيارت پيامبر( ص ) در حيات و ممات تشويق مى&rlmكند؛ چنانكه سبكى مى&rlmگويد : علما از اين آيه عموميت؛ يعنى زمان حيات و وفات پيامبر( ص ) را استفاده كرده&rlmاند ، چون طبق روايات از پيامبر ( ص ) نقل شده : «حَياتي خَيرٌ لَكُمْ تحدثون و نحدث لكم و وفاتي خير لكم تعرض عليّ أعمالكم...» طرح التثريب ، ص&rlm297.



&rlm ب - سنت پيامبر اكرم( ص ):



&rlm روايات و احاديث بسيارى از رسول اللّه( ص ) در تشويق به زيارت قبر شريف خود ، پس از رحلتش ، نقل شده است : «مَنْ زَارَ قَبْرِي وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِي» . السنن الكبرى ، ج&rlm5 ، ص&rlm24 5. &rlm







&rlm ج - فعل صحابه:



&rlm عبدالرزاق و بيهقى و ابن عبدالبر روايت كرده&rlmاند كه حضرت فاطمه زهرا(س) ، هر جمعه به زيارت قبر عموى خود حضرت حمزه مى&rlmرفت ودر آنجا نماز مى&rlmخواند و گريه مى&rlmكرد.



&rlm حاكم نيشابورى مى&rlmگويد : سند و راويان اين حديث تماماً ثقه هستند. مصنف عبدالرزاق 3: 572 - مستدرك حاكم ، ج 1 ،377 - السنن الكبرى 4 ، 131 - تمهيد شرح مو طا ، 3 ، 234 - و از خليفه ثانى و عبدللَّه&rlmبن عمر نيز نقل شده كه به هنگام بازگشت از سفر ، ابتداء قبر پيامبر ( ص ) را زيارت مى&rlmكردند شفاء السقام ، ص&rlm44 وفاء الوفاء 4 ،

[ شنبه 5 بهمن 1392برچسب:, ] [ 20:38 ] [ محمد علي خدابنده لو ]
[ ]

p

س 6 - چه دليلى بر مشروعيت زيارت قبور داريم؟



&rlm&rlm ج - در پاسخ اين پرسش ، از كتاب و سنّت مى&rlmتوان بهره جست و فعل صحابه نيز بر آن بوده:



&rlm الف - قرآن كريم :{ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ...}. نساء : 64.



&rlm «اگر به خود ستم كردند ، سراغ تو مى&rlmآيند و استغفار مى&rlmكنند و تو اى محمد ، براى آنان طلب مغفرت كنى...».



&rlm اين آيه به زيارت پيامبر( ص ) در حيات و ممات تشويق مى&rlmكند؛ چنانكه سبكى مى&rlmگويد : علما از اين آيه عموميت؛ يعنى زمان حيات و وفات پيامبر( ص ) را استفاده كرده&rlmاند ، چون طبق روايات از پيامبر ( ص ) نقل شده : «حَياتي خَيرٌ لَكُمْ تحدثون و نحدث لكم و وفاتي خير لكم تعرض عليّ أعمالكم...» طرح التثريب ، ص&rlm297.



&rlm ب - سنت پيامبر اكرم( ص ):



&rlm روايات و احاديث بسيارى از رسول اللّه( ص ) در تشويق به زيارت قبر شريف خود ، پس از رحلتش ، نقل شده است : «مَنْ زَارَ قَبْرِي وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِي» . السنن الكبرى ، ج&rlm5 ، ص&rlm24 5. &rlm







&rlm ج - فعل صحابه:



&rlm عبدالرزاق و بيهقى و ابن عبدالبر روايت كرده&rlmاند كه حضرت فاطمه زهرا(س) ، هر جمعه به زيارت قبر عموى خود حضرت حمزه مى&rlmرفت ودر آنجا نماز مى&rlmخواند و گريه مى&rlmكرد.



&rlm حاكم نيشابورى مى&rlmگويد : سند و راويان اين حديث تماماً ثقه هستند. مصنف عبدالرزاق 3: 572 - مستدرك حاكم ، ج 1 ،377 - السنن الكبرى 4 ، 131 - تمهيد شرح مو طا ، 3 ، 234 - و از خليفه ثانى و عبدللَّه&rlmبن عمر نيز نقل شده كه به هنگام بازگشت از سفر ، ابتداء قبر پيامبر ( ص ) را زيارت مى&rlmكردند شفاء السقام ، ص&rlm44 وفاء الوفاء 4 ،

[ شنبه 5 بهمن 1392برچسب:, ] [ 20:38 ] [ محمد علي خدابنده لو ]
[ ]

p

س 5 - آيا استغاثه و طلب حاجت از غير خداوند جايز است؟



&rlm&rlm ج - اگر كسى بگويد: اى محمد ، حاجت مرا روا كن و منظورش شفاعت و وساطت و دعا براى تعجيل و انجام كار باشد هيچ اشكالى به نظر نمى&rlmرسد . آيات زيادى داريم كه ظاهرش صدور فعل از بنده خداست؛ { ...وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ...} . نساء : 5.



&rlm { وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمْ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}. توبه : 74.



&rlm { وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمْ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...} . توبه : 59.







&rlm با اينكه بى نياز كننده ، تنها خداوند است ، ليكن در اين آيات ، خداوند - عزّوجلّ پيامبر ( ص ) و مؤمنين را نيز رازق و شريك در اغنا وبى&rlmنيازى دانسته است . علاوه اينكه ، صحابه به هنگام گرفتارى به قبر پيامبر ( ص ) متوسّل مى&rlmشدند.



&rlm عسقلانى مى&rlmگويد : در زمان خلافت عمر مردم گرفتار قحطى و خشكسالى شدند ، شخصى از اصحاب به قبر پيامبر ( ص ) متوسّل شد و گفت يا رسول اللّه «اِسْتَسْقِ لِأُمَّتِكَ فَاِنَّهُمْ قَدْ هَلَكُوا ...» فتح البارى ، ج&rlm2 ، ص&rlm557. و شخصيت هايى چون ابن حِبّان و ابن خُزيمه و ابوعلى خلال ، شيخ الحنابله در زمان گرفتارى به قبور اهل بيت پيامبر ( ص ) متوسّل مى&rlmشدند:



&rlm الف - ابن حِبّان (متوفاى 350 ه' .) در كتاب خود «الثقات» مى&rlmگويد: بارها به زيارت قبر على بن موسى الرضا( ع ) رفتم و در مدتى كه در طوس بودم ، هر وقت مشكلى بر من عارض مى&rlmشد ، به زيارت قبر آن حضرت مى&rlmرفتم و از خداوند مى&rlmخواستم كه مشكلم را برطرف كند و الحمد للَّهِ مشكلم برطرف مى&rlmشد و اين معنا را مكرّر امتحان كردم و نتيجه گرفتم . كتاب الثقات ، ج 8 ، ص&rlm456.



&rlm ب - ابن خُزيمه؛ هموكه شيخ بخارى و مسلم و به اصطلاح شيخ الاسلام است ، شاگردى دارد به نام محمد بن مومل . وى مى&rlmگويد: به همراه استادم ابن خزيمه و جمعى از اساتيد به زيارت بارگاه قبر على بن موسى الرضا ( ع ) در طوس رفتيم ، استادم ابن خزيمه چنان در برابر آن بقعه متبركه تعظيم و تواضع كرد كه همگى در شگفت مانديم . تهذيب التهذيب ، ج&rlm7 ، ص&rlm339.



&rlm ج - ابو على خلال ، شيخ حنابله مى&rlmگويد: هرگاه به مشكلى برمى&rlmخورم قبر موسى&rlmبن جعفر ( ع ) را زيارت مى&rlmكنم و به ايشان متوسل مى&rlmشوم و خداوند نيز مشكل مرا آسان مى&rlmكند . تاريخ بغداد ، ج&rlm1 ، ص&rlm120.



&rlm د - محمد بن ادريس شافعى به قبر ابو حنيفه و احمدبن حنبل به قبر شافعى متوسل مى&rlmشدند . مناقب ابى حنيفه ، ج&rlm2 ، ص&rlm199.



&rlm ه' مسلمانان ، به قبر ابو ايوب انصارى متوسل مى&rlmشدند و براى طلب باران به قبر ايشان پناه مى&rlmبردند . مستدرك حاكم ، ج&rlm3 ، ص&rlm518.



&rlm و - ابن خلكان و ذهبى مى&rlmگويند: مردم براى طلب باران به قبر ابن فورك اصفهانى ( متوفاى 406 ه' ) متوسل مى شدند و فيات الاعيان ،ج 4 ص 272 - سير اعلام النبلاء ،ج 17 ،ص 215 ؛ راجع به بخارى و مردم سمرقند مطلبى نيز ذكر شده ، رجوع شود به طبقات الشافعيه ، 12 ، 469 - و طبقات الشافعيه ،ج 2 ص 234.



&rlm نكته مهم اين است كه بزرگان اهل سنت به صراحت مردم را تشويق به استغاثه و توسل كرده&rlmاند.



&rlm قسطلانى گويد: شايسته است كه زائر در كنار قبر پيامبر( ص ) زياد دعا و استغاثه كند و متوسل شود و طلب شفاعت بخواهد و بى تابى كند و سزاوار است كه خداوند شفاعت پيامبر ( ص ) را در حق او بپذيرد . المواهب اللدنيه ، ج&rlm3 ، ص&rlm417.

[ شنبه 5 بهمن 1392برچسب:, ] [ 20:28 ] [ محمد علي خدابنده لو ]
[ ]

p

vس 4 - نمونه&rlmاى بياوريد كه اهل سنت به جنازه يا قبر بزرگانشان تبرك جسته باشند.



&rlm&rlm ج - دو مورد ذيل ، نمونه&rlmاى هستند از موارد بسيار كه از نظر شما مى&rlmگذرد:



&rlm * تبرك به قبر و خاك قبرِ سعد بن معاذ صحابى



&rlm ابن سعد و ذهبى مى&rlmگويند: شخصى مقدارى از خاك قبر سعد بن معاذ برداشت ، سپس نگاهى به آن كرد ، ناگهان آن را مشك يافت . طبقات الكبرى ، 3 ، 10 - سير اعلام النبلاء ، 1 ، 289.



&rlm ***



&rlm * تبرّك به خاك قبر عبداللّه حداّنى



&rlm ابونعيم اصفهانى و ابن حجر عسقلانى مى&rlmگويند : حدانى در سال 183 ه'. در روز هشتم ذى&rlmالحجه - يوم الترويه - كشته شد و مردم از خاك قبراو همانند مشك برمى&rlmداشتند و در لباس و پيراهن خود قرار مى&rlmدادند . حلية الاولياء ، ج 2 ، ص 258 - تهذيب التهذيب ج 5 ، ص 310.



&rlm البته راجع به قبر بخارى در سمرقند ، و ابن تيميه نيز مطالبى نقل شده است ، رجوع شود به طبقات الشافعية ج 2 ص 233 ، سير اعلام النبلاء ، ج 12 ، ص 467 - البداية و النهايه ، ج&rlm14 ، ص&rlm136.

[ شنبه 5 بهمن 1392برچسب:, ] [ 20:23 ] [ محمد علي خدابنده لو ]
[ ]

ح

س 3 - آيا علماى مذاهب چهارگانه ، درباره تبرّك و يا مس منبر و قبر پيامبر ( ص ) و يا قبور صالحين ، نظر مثبت دارند؟ &rlm ج - آرى ، از احمد بن حنبل رييس مذهب حنابله ، و رملى شافعى و محب&rlmالدين طبرى و ابو الصيف يمانى - يكى از علماى بزرگ مكه و زرقانى مالكى و عزامى شافعى و ديگران نقل شده است ، كه تفصيل آن به اين شرح است: &rlm 1 - عبداللّه ، فرزند احمد بن حنبل مى&rlmگويد: از پدرم پرسيدم: مسّ منبر رسول&rlmاللّه و تبرّك با مس آن ، و بوسيدن و يا مس و متبرّك شدن به قبر شريف و يا بوسيدن آن به قصد ثواب ، چه حكمى دارد؟ پدرم گفت: هيچ اشكالى ندارد . الجامع فى العلل و معرفة الرجال ، ج&rlm2 ، ص&rlm32 ؛ وفاءالوفا ، ج&rlm4 ، ص&rlm1414. &rlm 2 - رملى شافعى مى&rlmگويد: تبرّك به قبر پيامبر ( ص ) و يا عالم و يا اوليا جايز است و بوسيدن و استلام آن ايرادى ندارد . كنز المطالب ، ص&rlm219. &rlm 3 - محب الدين طبرى شافعى گويد: بوسيدن قبر و دست گذاشتن روى آن جايز است و سيره و عمل علما و صالحان بر آن است . اسنى المطالب ، ج&rlm1 ، ص&rlm331. &rlm 4 - از نظر تاريخى ثابت شده است كه مردم از خاك پاك قبر پيامبر( ص ) و حضرت حمزه بلكه از كلّ مدينه به عنوان تبرك بر مى داشتند و رواياتى هم وارد شده كه تربت مدينه شفاى هر دردى است و امان از جذام و صداع. &rlm از جمله زركشى مى&rlmگويد : تربت قبر حمزه از منع برداشتن خاك حرمين ، استثنا شده است؛ زيرا اتفاق همگان بر جواز نقل آن براى معالجه صداع است . وفاء الوفا ، ج&rlm1 ، ص&rlm69. &rlm ابو سلمه از پيامبر ( ص ) نقل مى&rlmكند : «غُبارُ الْمَدِينَةِ يُطْفِي الْجذام». &rlm ابن اثير جزرى از پيامبر ( ص ) نقل كرده: &rlm «وَالَّذي نَفْسِي بِيَدِهِ إنَّ في غُبارِها شِفاءٌ مِنْ كُلِّ داءٍ». &rlm «سوگند به كسى كه جان من در دست اوست ، غبارِ خاك مدينه شفاى از هر دردى است .» &rlm سمهودى مى&rlmنويسد: روش صحابه و ديگران اين بود كه از خاك قبر پيامبر ( ص ) برمى&rlmداشتند وفاء الوفا ، ج&rlm1 ، ص&rlm544. &rlm

[ شنبه 5 بهمن 1392برچسب:, ] [ 2:4 ] [ محمد علي خدابنده لو ]
[ ]

ح

س 2 - آيا مس قبر شريف پيامبر( ص ) و تبرّك به آن و برداشتن از تربت شريف مشروع است ؟ و آيا در منابع معتبر اهل سنّت نقل شده است كه كسى از صحابه و تابعين دست به چنين كارى زده&rlmاست؟ &rlm ج - 1 - آرى ، فاطمه زهرا ( س ) از تربت قبر پيامبر ( ص ) برداشت و بر چشمانش گذاشت و چند بيت شعر سرود . ارشاد السارى ، ج&rlm3 ، ص&rlm352. &rlm 2 - ابو ايوب انصارى صورت خود را روى قبر شريف پيامبر ( ص ) گذاشت . مستدرك حاكم ، ج 4 ، ص 560 - وفاء الوفا ، ج&rlm4 ، ص&rlm1404. &rlm 3 - بلال حبشى خود را روى قبر شريف پيامبر ( ص ) انداخت و بدن خود را به قبر مى&rlmساييد ؛ «فَجَعَلَ يَبْكي عِندَهُ وَ يُمَرِّغُ عَلَيهِ» . سير اعلام النبلاء ، ج 1 ، ص&rlm358 ؛ اسدالغابه ، ج&rlm1 ، ص&rlm208. &rlm 4 - عبداللّه بن عمر دست خود را روى قبر شريف مى&rlmگذاشت . شرح الشفاء ، ج&rlm2 ، ص&rlm199. &rlm 5 - ابن منكدر - تابعى - صورت خود را روى قبر پيامبر ( ص ) مى&rlmگذاشت و مى&rlmگفت: هر زمان مشكل و يا فراموشى و لكنت زبان برايم پيش مى&rlmآيد ، از قبر پيامبر ( ص ) شفاء و يارى مى&rlmطلبم . سير اعلام النبلاء ، ج&rlm3 ، ص&
[ شنبه 5 بهمن 1392برچسب:, ] [ 2:2 ] [ محمد علي خدابنده لو ]
[ ]

ح

س 1 - اولين بار چه كسى از زيارت قبر پيامبر ( ص ) جلوگيرى كرد ؟. &rlm ج - حاكم نيشابورى ( متوفاى 405 ه' ) از داود بن ابو صالح نقل مى&rlmكند : روزى مروان حَكَم ديد كه شخصى صورت خود را بر قبر پيامبر ( ص ) گذاشته است ، با شتاب سوى او آمد و گردن او را گرفته ، از جاى بلند كرد و گفت: مى&rlmدانى چه مى&rlmكنى ؟! منظور وى اين بود كه چرا به زيارت سنگ و كلوخ آمده اى ! زائر كه ابو ايوب انصارى - از صحابه پيامبر ( ص ) - بود گفت: آرى خوب مى&rlmدانم كه چه مى&rlmكنم ! من هرگزبه زيارت سنگ نيامده&rlmام ، بلكه به&rlmزيارت پيامبر ( ص ) آمده&rlmام. &rlm از رسول&rlmاللّه ( ص ) شنيدم كه فرمود: «بر دين خدا گريه نكنيد اگر متولّيانش اهل بودند ، و آنگاه كه نااهلان برآن حكم راندند ،برايش بگرييد .» &rlm جالب است كه اين حديث را حاكم و ذهبى هر دو صحيح مى&rlmدانند! &rlm از اين رخداد تاريخى به&rlmخوبى روشن مى&rlmشود كه ريشه اين تفكّر از بنى&rlmاميه و به خصوص مروان بن حكم؛ همان طرد شده رسول&rlmاللّه ( ص ) است . مستدرك حاكم ، ج&rlm4 ، ص 560
[ شنبه 4 بهمن 1392برچسب:, ] [ 23:17 ] [ محمد علي خدابنده لو ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 5 6 7 8 9 ... 13 صفحه بعد